جلسه یکشنبه ۹۳/۱/۳۰

31 فروردین 1394 در 5:28ب.ظ

گزیده ای از سخنان استاد حاج ماشالله عابدی در ذیل:

اگر در خوانندگی به ما دور ندهند چه میشود؟ خیلی جاها میآیند و دعوا میکنند که ما آمدیم فلان جا به ما ندادند بخوانیم…

 

 

 

معمولا بزرگان نشانه بزرگی آنها این است که خودشان را کوچک میبینند. مثلا مرحوم مغفور غروی اصفهانی در شعر هایش وقتی به خودش میرسد خودش را آنقدر کوچک میکند که بگوید من این هستم. و یا خود حضرت امام ره در اشعارشان اینگونه اند. اگر میخواهد آدم بفهمد که واقعا خودش را کوچک تلقی میکند یا نه باید یک برخوردی برایش پیش بیاید تا معلوم شود.

در حالات علامه طباطبایی ره نقل شده است که در کوچه میرفتند یک بچه ای سوار بر دوچرخه بود و برخورد کرد به علامه و علامه زمین خوردند(علامه طباطبایی که همه مقابلش زانو میزنند، حالا خورده است زمین) اگر ما باشیم چکار میکنیم؟ علامه از روی زمین بلند شد و لباس های بچه را تکاند. آدم باید اینطور باشد. شخصی میگفت سوار ماشین شدم، راننده موسیقی گذاسته بود، میخواستم بهش بگویم که آقا خاموش کن، یک مقدار فکر کردم دیدم دارم برای شان خودم میگویم که من سوار ماشین شما شدم جلوی من موسیقی گذاشته ای، دیدم دارم برای حفظ شان خودم میگوبم و نگفتم. یک مقدار با خودم فکر کردم تا گفتنم برای رضای خدا باشد، تا آمدم گفتم آقا….  دیدم دستش رفت و موسیقی را قطع کرد. چه بسا اگر آن موقع میگفتم باید کلی با اون شخص بحث میکردم.

اگر آدم بتواند(من) خودش را بشکند به خیلی جاها میرسد.

اگر در خوانندگی به ما دور ندهند چه میشود؟ خیلی جاها میآیند و دعوا میکنند که ما آمدیم فلان جا به ما ندادند بخوانیم.

اگر انسان کار کند به این مراتب میتواند برسد. بخصوص که ماه رجب از ماه هایی است که آدم بسیار خوب میتواند خودش را بسازد. که در روایت داریم ملک داعی دعوت میکند از طرف خدا، که چه کسی هست که بنشیند و من با او بنشینم.

یک پاسخ به “جلسه یکشنبه ۹۳/۱/۳۰”

  1. امیر حسین گفت:

    با تشکر خیلی عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *