السلام علیک یا جعفربن محمد الصادق  گرچه غمم به شدت مولا نمی شود این ریسمان ز گردن من وا نمی شود پیری که هیچ غربت و حتی امامتم مانع برای کینۀ اعدا نمی شود

السلام علیک یا جعفربن محمد الصادق  آسوده شده ام خصم ستم کار مرا کشت یک بار مگوئید که صد بار مرا کشت گه روز مرا برد پیاده سوی مقتل گه تیغ کشید و به شب …

السلام علیک یا جعفربن محمد عالم ز آه تیره تر از صبح محشر است خون جگر به دیده ی آل پیمبر است شهر مدینه گشت عزا خانۀ وجود رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر …

السلام علیک یا جعفربن محمد چه ظلم‌ها که به اولاد مصطفی کردند خدا گواست به آل علی جفا کردند گلوی تشنه بریدند از حسینش سر سر مقدس او را به نیزه‌ها کردند