۰۰۳-زهر به جان زد شررم ای پدر

2 مهر 1393 در 5:47ق.ظ

السلام علیک یا جوادالائمه

زهر به جان زد شررم ای پدر

سوخت ز پا تا به سرم ای پدر

جواد مظلوم تو از دست رفت

نمانده دیگر اثرم ای پدر

من که غریبانه زدم دست و پا

مگر تو گیری به برم ای پدر

شمع شدم آب شدم سوختم

لختۀ خون شد جگرم ای پدر

حجرۀ دربسته مرا شد قفس

ریخت همه بال و پرم ای پدر

کاش که می‌بود به بالای سر

این دم آخر پسرم ای پدر

یار مرا کشت به فصل شباب

زد به جگر نیشترم ای پدر

تشنه‌ام و به یاد جدم حسین

اشک‌فشان از بصرم ای پدر

با نفس «میثم» دلسوخته

ریخت به دل‌ها شررم ای پدر

 ( غلامرضا سازگار )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *