۰۰۲-رطب در رطب نوش ماه عسل را

21 تیر 1393 در 9:45ق.ظ

السلام علیک یا حسن بن علی

رطب در رطب نوش ماه عسل را

شراباً طهورا مِی بی مثل را

از اینجاست ماه مبارک مبارک

که رو کرده قرصِ مه بی بَدَل را

شب خوب یلدای دلها رسیده

دلا مست واکن به دلبر بغل را

کمی از شب چارده بهره باید

ز کام شب پانزده لااقل را

کمند وفا را مهیای او کن

و تعقیب کن این غزال غزل را

کمی ذکر لاحول باید بخوانی

که بینی جمال امیر جَمَل را

ببین نجمِ ثاقب که را می شناسی

به صفّین بنگر علمدار یَل را

ز شمشیر اَلّاهیِ مجتبایی

ببین برگِ ریزان سرِ هر دغل را

حسودان یهودان جهودان بمیرند

که نتوان ببینند مرد عمل را

خدا را ز دل تا ابد شکر باید

که محتاج او کرد کلّ ملل را

که داند حسن کیست در روحِ خلقت

که خلقاً و خُلقاً نبی شد بَدَل را

جلال و جمال سپهر امامت

حسن آمده با قدی چون قیامت

علی را فقط مصطفی می شناسد

حسن را فقط مرتضی می شناسد

تَقومُ السموات و الارض یعنی

حسن را خدایی خدا می شناسد

حسن را اگر از مدینه بپرسی

علمدار خیر النسا می شناسد

حسینا ! اگرچه غلام تو هستم

تُرا هم دل از مجتبی می شناسد

ز جبریل باید بپرسی که او را

نمکدان آل عبا می شناسد

به حبّ حسن مفتخر هرکه او را

همان یوسف هل اَتا می شناسد

ز کشتی و از نوح گیرم سراغش

که او خوب این ناخدا می شناسد

ز موسی بن عمران نما جستجویش

که او را ز دست و عصا می شناسد

نگاهی به آیات قرآن بیفکن

که اوصاف شمس و ضحی می شناسد

نه هر سینه نور ولایش بگیرد

حسن را دل با خدا می شناسد

دلِ عاشقِ با صفای خدایی

حسن را نه از حق جدا می شناسد

جلال و جمال سپهر امامت

حسن آمده با قدی چون قیامت

( محمود زولیده )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *