شهید محمد دژگانی

2 بهمن 1392 در 8:37ق.ظ

محل شهادت : عملیات والفجر ۸ – فاو – ام القصر

تاریخ ولادت : ۱۳۴۲/۰۱/۱۰

تاریخ شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴

محل دفن : قطعه ۵۳ بهشت زهرا (س) ردیف یک

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید و تفکر کنید.

امام خمینی (صحیفه ج ۱۴ ص ۴۹۱)

وصیت نامه :

به عنوان آخرین کلام و آخریم جملات ، چند سطری را می نویسم :

حالی که الان دارم ، یکی از بهترین حالات زندگی من است درجائی زندگی می کنم که اطرافم را شهیدان راه خدا پوشانده ، میان شهدا ، میان مجاهدان ، میان شب زنده داران زندگی می کنم ، هر جا که پا می گذارم به نظرم می آید که خون پاک و مطهر شهیدی آنجا چکیده ، جائی زندگی می کنم که ذکر ، ذکر خداست ، ذکر ذکر حسین علیه السلام ، ذکر ذکر کربلاست

جائی زندگی می کنم که رحمت و نعمت خداوند را کاملا مشاهده می کنم ، انگا رخداوند بعضی از نعمات خود را اختصاص به اینجا داده است ، با این حال رنجورم ، بغض گلویم را می فشارد . خداوندا به تو احتیاج دارم ، خداوندا به حسین علیه السلام تو احتیاج دارم ، خداوندا دستم را بگیر ، خداوندا لحظات را لحظات آخر می دانم . دیگر فاصله ای با آن دنیای تو ندارم ، قیامت را بسیار نزدیک می دانم انگار چند لحظه ی دیگر می خواهند مرا در قبر بگذارند و خاک ها را برویم بریزند و مرا تنهای تنها بگذارند و بروند . خداوندا مادرم را ، پدرم را ، همسرم را ، برادران و خواهرانم را می بینم که با دست خودشان مرا در گورم جای داده اند و بعد ، رفته اند ، آنوقت خودم مانده ام با خودم تنهای تنها ، غریب و بی کس . خدایا من مانده ام و تو .

خانواده عزیزم ، دوستان ، آشنایان در این لحظه ای که فاصله خود را با مرگ اندک می بینم از چیزهایی که مشاهده میکنم برایتان می نویسم . ترا به خدا ترا به مقدسات قسم به فکر خود باشید . ول کنید چیزهایی را که برایتان جز عذاب چیز دیگری نخواهد داشت . مه که رفتم ، شاید جنازه ی من هم بدستتان نرسیده . تازه اگر هم رسیده مدتی بعد اگر چه چندسال بعد، مرا فراموش خواهید کرد ، فقط ممکن است سر سال مرگم کمی به یاد من بیفتید و بعد دوباره فراموشم نمایید . من رفتم ، من مردم و شما دیگر کاری برای نجات من نمی توانید انجام دهید غیر از دعا ولی از مرگ من عبرت بگیرید . به فکر باشید که شما نیز روزی به سرنوشت من دچار خواهید شد . من دلم نمی خواهد که فردای قیامت عزیزان خود را در عذاب ببینم . همانطور که نمی خواهم خودم معذب باشم .

عزیزان ، امام عزیزمان را فراموش نکنید ، ما هر چه داریم از او داریم ، دائم به یاد او باشید و همیشه حرص بزنید تا حرفهایش را با جان و دل بشنوید و بکار ببندید دیگر باید به همه ثابت شده باشد که او ارتباطی محکم با آقایمان امام زمان دارد و حرف او حرف آقاست . دعا کنید تا مبادا خدای ناکرده خداوند این نعمتش را بگیرد ، بسیاری از نعمات ما به خاطر وجود پربرکت امام عزیزمان است . بواسطه ی اوست که خداوند بسیاری از نعمتها را شامل حال ما کرده . مبادا پیش خداوند شرمنده باشیم به خاطر کفران نعمتهایش عزیزان برای من گریه نکنید .

اشکهای خود را برای آقایمان امام حسین علیه السلام و اهل بیت و یارانش بریزید تا ذخیره ای برای فردای شما باشد . گریه برای من به شما سودی نمیرساند . برای آقای جوانان بهشت ، حسین علیه السلام گریه کنید تا نفعی عاید شما گردد .

خداوندا جان ناقابل خود را بر کف گرفته ام و با سینه ای سپر کرده بر سف دشمن تو حمله کرده ام . این تو و این من و این جان من ، هر چه می خواهی بکن .

والسلام – محمد دژگانی ۶۴/۱۱/۱۶
روضه خوانی حاج منصور نورایی در مراسم شهادت محمد دژگانیروضه خوانی حاج منصور نورایی در مراسم شهید محمد دژگانی

مراسم تشییع پیکر شهید محمد دژگانی
مراسم تشییع پیکر شهید محمد دژگانی

2 پاسخ به “شهید محمد دژگانی”

  1. هادی افشارپور گفت:

    خون دادن برای «امام»خمینی زیباست…

    اما خون دل خوردن برای «امام» خامنه ای از آن زیباتر است. شهید آوینی

    • علی اصغر زواریان گفت:

      سلام
      این هردو عبارت حقایقی بسیار زیبایند که از عمق جان پاکترین انسان ها برامده اند:
      یادشان گرامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *