السلام علیک یا بنت الحسین ویران سرایم امشب شد میهمان سرایم  این جا که خیزران نیست قرآن بخوان برایم  هر شب صدات کردم امشب دعات کردم  یا در برم بمانی یا همرهت بیایم 

۰۰۷-نوحه

5 آبان 1393 در 12:07ب.ظ

السلام علیک یا بنت الحسین من به قربانِ آن سَرِ نورانیت من بمیرم که زد سنگ به پیشانیت ابتا یا حسین، ابتا یا حسین

السلام علیک یا بنت الحسین  منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم یم رحمت شده هر قطره ای از اشک روانم عظمت، فتح، ظفر سایه …

السلام علیک یا بنت الحسین  تا کی زتن درد فراقم جان بگیرد امشب دعا کن عمر من پایان بگیرد گیرم وضو از اشک و رویت را ببوسم آنسان که زهرا بوسه از قرآن بگیرد

السلام علیک یا بنت الحسین من کیستم سلاله ی دامان کوثرم من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم آیینه ی تمام نمایی زفاطمه نیلوفری به گلبن یاس پیمبرم

السلام علیک یا بنت الحسین طفل ویرانه شدن زار شدن هم دارد قد خم دست به دیوار شدن هم دارد تا صدای لبت آمد لبم از خواب پرید سر تو ارزش بیدار شدن هم دارد

السلام علیک یا بنت الحسین صبا به پیر خرابات از خرابه شام ببر ز کودک زار، این جگر گداز پیام که اى پدر ز من زار هیچ آگاهى که روز من شب تار است و …

السلام علیک یا بنت الحسین من کیستم سلاله ی دامان کوثرم من زینب سه ساله ی زهرای اطهرم آیینه ی تمام نمایی زفاطمه نیلوفری به گلبن یاس پیمبرم